شعر و ترانه

شعر و ترانه

انصاف نیست یک بار به دنیا آمدن، و این همه مُردن.
شعر و ترانه

شعر و ترانه

انصاف نیست یک بار به دنیا آمدن، و این همه مُردن.

قصه من و تو

قصه من وغم تو قصه گل وتگرگه

ترس بی تو زنده بودن ترس لحظه های مرگه

ای برای با تو بودن باید از بودن گذشتن

سربه بیداری گرفته ذهن خواب آلوده من

همیشه میون قاب خالی درهای بسته

طرح اندام قشنگت پاک ورویایی نشسته

کاش می شد چشام ببینن طرح اندام تو داره

زنده میشه جون میگیره

پاتوی اطاق میذاره

کاش می شد صدای پاهات

بپیچه توگوش دالون

طرف دالون بگرده سرآفتابگردونامون

کاش می شد دوباره باغچه

پرگلهای تو باشه

غنچه سفید مریم

با نوازش تو واشه

کاش می شد اما نمیشه

این مرامه روزگاره

رفتنت همیشگی بوددیگه برگشتن نداره

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد